|
شیرین ترین گفتار+عکس |
 |
صبح داریم میریم بیرون یه چیزی رمزی به بابایی گفتم .
روژینمممممممممم : چی گفتی ؟
-هیچی مامان چیز خاصی نبود.
- منم باید بدونم ،خب منم تو این خونه زندگی میکنم خببببببببببببببببببببببب.
این نقاشی روببینین دخترما چه تصوری از اسکیت سواری داره

تصورکنین دختر تون یدفعه بیاد بگه یه فنجون قهوه داغ میل داری؟
بعد هم اینو بهتون بده

بخاری که ازش بلند میشه ،تو این سرما خیلی بهم چسبید.
اینم فرشته ی کوچک خوشبختی

|
|
|
|
|